«منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی» یا به اختصار «مهسا»، در روز ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ توسط رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مصی علینژاد، نازنین بنیادی، شیرین عبادی و عبدالله مهتدی امضا شد. آنها اعلام کردند که راه گذار از جمهوری اسلامی ایران، سه عامل همبستگی، سازماندهی و مبارزهی مستمر است؛ اما منشور وحدت عامل انشقاق آنان شد و هریک از بازیگران آن با زبان گلایه و شکوه از دیگری یاد می کند و در نهایت حامد اسماعیلیون یکی از اعضای ائتلاف یا گروه موسوم به «همبستگی» از حضور در این ائتلاف کنارهگیری کرد. مدتی پیش از او نیز نازنین بنیادی با دیاکتیو کردن حساب توییترش، تلویحاً از این ائتلاف جداشده بود. حامد اسماعیلیون در خصوص خروج از این منشور گفت «متاسفانه کار در گروه همبستگی به خوبی پیش نرفت. گروههای فشار از بیرون از جمع با شیوههای غیردموکراتیک میکوشیدند مواضع خود را بر جمع تحمیل کنند. تحمیل نظر در دموکراسی نمیگنجد و توافق اعضای گروه، نه فقط عضوی از آن، از شرایط حرکت دموکراتیک است.» اسماعیلیون در مصاحبه با اینترنشنال، دیکتاتوری رضا پهلوی را عامل این تصمیم دانست و گفت که «نظر پهلوی مخالف نظر اکثریت جمع بود. او بحثهای درون این شورا را به بیرون انتقال میداد.» حامد اسماعیلیون در توییتر خود نوشت: «از ابتدا مشکلات و موانع در راه سازماندهی و طراحی و اجرای طرحهای عملی در گروه همبستگی سر بر آوردند» و اعتراف کرده که عملا هیچ گاه همبستگی شکل نگرفت که حال بخواهد فرو بپاشد. او همچنین خوشبینی به این منشور را بیفایده توصیف کرد و از شعله ور شدن آتش دعواها خبر داد.»
نشانه های اولین گسست
برگزاری نشست درونسازمانی در دانشگاه جورج تاون، اولین قدم برای حل اختلافات و ایجاد یک اتحاد مصنوعی میان براندازان بود. جالب آنکه در این نشست علی کریمی و گلشیفته فراهانی حذف شدند. پس از نشست در دانشگاه جرج تاون با آن ترکیب، بسیاری گمان میکردند تمام جریانات تجزیهطلب، سلطنتطلب، منافق علیه ایران منسجم شدهاند. البته در همان نشست نیز نشانههای تفرقه فراوان بود. درحالیکه مهره منافقین در سیرک برلین به عناصر تجزیهطلبی چون بهروز بوچانی تریبون داده بود، آن روز از تجزیه درونی و استبداد اپوزیسیون گلایه کرد. اما شواهد اصلی زمانی خود را علنی کرد که عبدالله مهتدی، رئیس گروهک تروریستی کومله پسازاین نشست و پیش از انتشار منشور همبستگی، تلویحاً نمایشی بودن آن را اعلام کرده و بهصراحت گفته بود در آیندهای نزدیک آرایش سیاسی عوض خواهد شد و اینگونه نیست که نیروهای مؤتلف فعلی در آینده نیز بر سر سفره حاضر باشند، مهتدی در آن شب تهدید کرده بود که شرط اتحاد جدایی کردستان از ایران است، یکی از اعضای گروهک جبهه ملی روایت کرده است که این خواسته عجیبوغریب برای تجزیه ایران از سوی اعضا موردقبول قرارگرفته شده بود. باوجود پذیرش این خیانت بزرگ از جانب گروهکهای ضدانقلاب پس از نشست جورج تاون، عبدالله مهتدی هم رضا پهلوی را به فعالیت برای حذف سایرین متهم کرد. وی در گفتوگویی با شبکه تروریستی اینترنشنال، پهلوی را فردی توصیف کرد که به دموکراسی اعتقاد ندارد و مانع از ورود چهرههای جدید به ائتلاف اپوزیسیون شده است. پس از برگزاری این نشست وبسایت اخبار روز نزدیک به گروهک تروریستی فدائیان خلق (شاخه اکثریت) در یادداشتی نوشت که اعضای همبستگی حتی حاضر نیستند بیانیه خود را به زبان فارسی منتشر کنند؛ هشت نفر وقتی نمیتوانند سر یک میز به توافق برسند چگونه میخواهند لیدر اغتشاشات باشند.
جهان وهمآلود براندازان
با وجود حامیان مادی خارجی و مدافعان معنوی داخلی، پایگاه اجتماعی حقیقی جریان براندازی در دنیای واقعی فاصله قابل توجهی با چینش و ارقامی که در فضای مجازی به ارائه میشد داشت. برخی بر این باورند اختلاف فاحش میان حامیان مجازی براندازان و طرفداران آنها در دنیای واقعی به علت آن است که اپوزیسیون، گروهی از افرادی را به خط کرده بود که به صورت شبانه روزی و شیفتی کار میکنند تا برای جریانسازی فکری در فضای اجتماعی فعالیت داشته باشند. به هر شکل، با وجود همه تلاش براندازان و حامیان آنها، این جریان نه در دنیای حقیقی و نه در فضای مجازی نتوانست راه به جایی ببرد. گرچه آنها تا حدی توانستند در فضای مجازی جریانسازی کنند و با تحمیل نظر خود در ایام اعتراضات، با اعمال نوعی دیکتاتوری مجازی گروهی از مردم را تحت فشار گذاشتند و آنها را از کسب و کار روزانه و فعالیتهای اجتماعی منع کردند اما در نهایت امر و با گذشت زمان، با سنگ محکهایی مختلفی به خود و همگان اعتراف کردند که پایگاه اجتماعی لازم برای کنشگری سیاسی را ندارند. «انبارلویی» در این خصوص میگوید: «آخرین تلاش براندازان فتنه پاییز ۱۴۰۱ بود و خودشان هم فهمیدند که لشکری در ایران ندارند و فقط میتوانند روی سرویسهای امنیتی و جاسوسی خودشان حساب کنند.» به نظر میرسد دو مشکل عمده درباره اپوزیسیون وجود دارد. اول؛ نداشتن «پایگاه اجتماعی مؤثر» است. یعنی پایگاهی که در تعاریف سیاسی بگنجد و منجر به خیزش یا ایجاد تغییری محسوس شود که کارکردهای جریان سیاسی متبوع خود را محقق کند و دوم؛ فقدان دانش وسیع نسبت به اطلاعات داخل و مناسبات حاکم بر جامعه ایرانی
چشم انداز رویدادی
با رخ نمایی اختلافات در بدنه ضدانقلاب و استمرار آن با ضریب اختلاف بالا، کارشناسان تحلیلی حوزه سیاست داخلی در سه سطح به تحلیل رخداد می پردازند.
ارسال نظرات